نقش کلیدی سلامت خانواده در ارتقای سلامت جامعه

نقش کلیدی سلامت خانواده در ارتقای سلامت جامعه. در چند پاياني قرن بيستم تحت تاثير برخي مكاتب فلسفي افراطي  صحبت از بي معنا بودن  نهاد خانواده و لزوم  برقراري روابط جايگزين آن شد. اما  تجربه اين چندين به خصوص در غرب نشان ميدهد كه هسته اصلی جامعه و بستر سلامت و سعادت خانواده است. تلاش براي تغيير شكل اين  نهاد به شدت  مخرب است. حتي اگر منظر صرف اقتصادي به سلامت جامعه بنگيرم به ناچار بايد اقرار كنيم كه خانواده سالم به عنوان زیربنای توسعه پایدار و جامعه  سالم جايگزين ناپذير است.

نقش کلیدی سلامت خانواده در ارتقای سلامت جامعه

 فردگرايي دربرابر جمع گرايي

از چندين قبل با رشد گفتمان جامعه مدرن دربرابر سنتي خانواه به  عنوان مظهر  روحيه جمع گرا و تقويت كننده استبداد از طريق پدرسالاري يا مادرسالاري و از بين برنده استعدادهاي فردي تبيلغ شد. اما كم كم اين خوانش‌هاي افراطي جاي خود را به اين واقعيت مسلم دادند كه  جايگزيني براي خانواده  نيست. هرچند مي‌توان نقش‌هاي سنتي در خانواده را به توجه به واقعيت روز بازخواني كرد و نگاه  غيردموكراتيك و استبدادي حاكم بر خانواده هاي سنتي گسترده در خانواده هاي هسته اي امروز  تعديل كرد. خانواده‌هاي سنتي گسترده اگرچه رنگ باخته است اما  نقش حمايتي آن خانواده در شرايط بحراني از ساير اعضاي خانواده چيزي است كه امروز در جامعه مدرن گم شده است. فردگرايي از  نوعي منفي آن حاصل خانواده‌هاي تك والد و از هم گسيخته اي است. حتي با وجود حمايت مادي  ويارانه اي دولت‌ها افرادي با  انواع مشكلات رواني را تحويل جامعه مي‌دهند.

 فردگرايي دربرابر جمع گرايي

حتي سلامت  فيزيكي

صرف نظر از تاثيرات مثبت خانواده سالم در روان  افراد، شما يه عنوان يك پزشك يا زيست شناس هم ناچاريد به نقش خانواده سالم در بهداشت فيزيكي افراد اقرار كنيد. خانواده به عنوان یک اکوسیستم برای یادگیری شیوه های بهداشتی که می‌تواند در طول طول عمر دوام داشته باشد، عمل می‌کند.

بهره‌مندي از محیط مشترک خانگی، مي‌تواند  شانس شما را براي در دسترس بودن و دسترسی به تجهیزات غذایی یا تجهیزات ورزشی و درماني  بالا ببرد. البته افراد بدبين ممكن است اينطور تبليغ كنند محیط‌های مشترک لزوما به سلامتی منجر نمی‌شوند. بلكه سبب انتقال بيماري‌ها باشند اما  آن‌ها صحبت از جايگزين نمي‌كنند. ايا ما بايد از بدو تولد ايزوله باشيم؟ جواب منفي به اين سوال باعث ظهور روانشناسی خانواده به عنوان حوزه مطاعاتي مستقل و البته به عنوان زير شاخه روانشناسی سلامت از اواخر دهه 80 ميلادي شده است. البته حوزه‌های «روان‌شناسی سلامت خانواده» و «پزشکی سیستم‌های خانواده» هنوز در مراحل اولیه رشد هستند.

تمركز بر فرد يا خانواده؟

نمی‌توان اين واقعيت را كتمان كرد كه خانواده بستر اوليه اجتماعی است که  فرد در ظرف آن رفتارهای مرتبط با سلامت مي‌آموزد اما علی‌رغم این واقعیت هنوز، نظریه و تحقیقات بالینی و ارتقای سلامت به طور سنتی عمدتاً بر رفتار فردی متمرکز شده است. از سویی دیگر، روان‌شناسی خانواده از ابتدا به مطالعه روابط بین فردی یا «سیستم‌ها» ميپردازد.

با نهادینه شدن تمرین خانواده درمانی، مدل‌های یکپارچه سلامت خانواده به طور فزاینده‌ای در حال توسعه هستند. در اين ديدگاه سلامت به‌عنوان حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی ميان فردي، و نه تنها عدم وجود بیماری و ناتوانی در فرد، مفهوم‌سازی می‌شود.

در تعاریف روانشناختی خانواده اشاره شده است که خانواده گروه خاصی از افراد است که در گذشته، حال و آینده در یک رابطه شخصی نزدیک زندگی می‌کنند. این یک واحد اقتصادی است که با پیوندهای عاطفی به هم پیوند خورده است. در اين نگاه  افراد باهم مي‌توانند سالم بمانند و سلامت حتي در جنبه فيزيكي آن امري جمعي است.

تمركز بر فرد يا خانواده؟

خانواده سالم بازتاب جامعه سالم

اگرچه خانواده‌ها مي‌توانند به واسطه تصميم‌هاي شخصي والدين يا حوادث و بلايي مختلف دستخوش  بحران شوند. اما اگر شما كل گرا باشد بايد اذعان كنيد كه فقر، نابرابری و مشکلات اقتصادی تاثير مستقيم آني در بر سلامت و عملکرد خانواده‌ها دارد. در دنياي جهاني شده امروز حتي سرعت تاثيرگذاري تصميمات كلان راهبردي دولت‌ها در حوزه اقتصاد و فرهنگ به سرعت خانواده‌ها را در مي‌نوردد و قوي‌ترين شخصيت‌ها را درهم مي‌شكند. دولت‌هايي كه به آمار اعتیاد، خشونت خانگي و طلاق بي اعتنا باشند  و درواقع دركي از چالش‌های خانواده در عصر مدرن نداشته باشند، عموما برنامه‌هاي روشن و منسجمي براي جبران کمبود حمایت‌های اقتصادي و  اجتماعی ندارند. فقر نه فقط در سطوح جسماني بلكه در سطح آموزشي و مهارت افزايي به سرعتي غير قابل باور بر توانايي خانواده‌ها  تاثير مي‌گذارد.

توسعه خانواده محور

نقش کلیدی سلامت خانواده در ارتقای سلامت جامعه. اگر صرفا به سخنان اقتصاددان‌ها گوش كنيد، چنانكه امروزه بيشتر دولت‌ها آن‌ها را خدايگان علوم اجتماعي مي‌دانند، حتما دچار لغزش خواهيد شد. تمركز عمده اقتصاددانان بر توليد ثروت است  و  اقتصادداناني كه بر عدالت توزيعي تمركز دارند، به جز در برخي كشورهاي اروپاي شمالي در اقليت به سر مي‌برند. حاصل چنين جامعه توسعه ازسائوپائولويي است. ( شهر سائوپائولو به مظهر  جمع بين فقر شديد و ثروت  افسانه اي).

در چنين محيط اقتصادي و اجتماعي صحبت از ترویج سبک زندگی سالم و تقویت بنیان خانواده از طريق مشاوره، آموزش  معمولا كارايي بالايي ندارد. به نظر مي‌رسد جوامع به اصطلاح مدرن امروز با نگرشي صرفا متمركز بر افزايش ثروت عمومي و بالا بردن ميزان توليد، فرد را به ابراز توليد فرو كاسته‌اند. نهايت خوشبختي را ميزان مصرف فرد به عنوان واحد اساسي جامعه در نظر مي‌گيرند. اين در حالي است كه در يك بازنگري اساسي بايد به ياد داشت كه خانواده و استقرار روحي ورواني فرد در ميان آن محور سلامت پايدار است. البته اين به معنا نيست كه ثبات نسبي اقتصادي و سياسي  ناشي از تمركز بيشتر دولت‌ها بر توزيع عادلانه ثروت و برابري فرصت‌ها مي‌تواند  حلال بخش زيادي از بحران‌هاي امروزي باشد.

توسعه خانواده محور

نتيجه گيري

خانواده ركن ركين يك جامعه از هر زاويه ديدي است. تضعيف و اضمحلال اين نهاد بنيادين خطرناكترين اتفاقي است كه در يك جامعه مي‌تواند به وقوه بپوندد.  همسو با تحولات فرهنگي در غرب كه  بازگشت دوباره به ارزشهاي اخلاقي مد نظر خود قرار داد. و نگران توسعه  روز افزون مدلهاي نابه هنجار اجتماعي در  بستر هرج و مرج شبكه هاي اجتماعي استف امروز ديدگاه هاي سنتي فردمحور در روانشناسي جاي خود را به ديدگاه روانشناسي سلامت خانواده مي‌دهد.

از سوي ديگر نگاهي به جوامع به ظاهرا توسعه يافته  اما  به شدت نابرابر از نظر اقتصادي بيانگر لزوم بازنگري در سياست‌هاي توسعه اي كه  توليد  ثروت را تنها منشا سعادت جامعه تبليغ مي‌كند و از اثر به شدت ويرانگر توزيع نابرابر ثروت و نابرابري در فرصت‌ها در ايجاد بجران‌هاي اجتماعي وخانوادگي غافل است. البته  نبايد ديدگاه يكسويه به اين موضوع داشت و همه مشكلات را به حل مشكلات كلان جامعه نسبت داد. در واقع رابطه  خانواده سالم و جامعه سالم نوعي رابطه دوطرفه و تعاملي است. چه بسا مصلحان سياسي و اجتماعي كه مي‌توانند در راس جامعه قرارگيرند، اكنون در قالب خانواده‌هاي آگاه سالم در حال رشد و آماده به دست گرفتن راهبردي جوامع سالم اينده باشند.

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *